زندگی در عصر حاضر دارای مزایای فراوانی است.
از جمله این مزایا می توان به وجود انبوهی از اطلاعات و مطالب مختلف درباره موضوع منتخب مان اشاره کرد.
البته گاهی همین مزیت ها نیز ممکن است ما را دچار سردرگمی کند.
به این گونه که اگر بخواهید اطلاعاتی درباره موضوع خاص به دست آورید،
انبوهی از کتاب ها و یادداشت ها در دسترستان قرار می گیرد و تاره مشکل اصلی از اینجا شروع می شود که سر در گم می مانیم کدام کتاب یا مطلب را انتخاب کنیم و یا به کدام یک از این مطالب اعتماد کنیم و سوال هایی از این قبیل که میتواند در امر انتخاب مطلب شما را دچار مشکل کند.
به خصوص اگر مثل من جزو افرادی باشید که در انتخاب هایشان حساسیت بالایی دارند.
موضوع کتاب شاید، در حال حاضر برایتان اهمیت چندانی نداشته باشد ولی بعد گذشت مدتی از ازدواج به احتمال زیاد اهمیت پیدا می کند.
تربیت فرزندان یکی از مهمترین قسمتهای زندگی مان و البته جزو طولانی ترین آنها نیز هست.
همه افراد اولین درس های خود را درباره تربیت فرزند در دوره کودکی فرا می گیرند.
هرکس با توجه به دوره کودکی خود و احساسات و تفکرات مخصوص به خود درباره این موضوع که کودک به چه چیزی احتیاج دارد یا ندارد تصمیم میگیرد و در نهایت روش تربیتی خاص خود را استخراج میکند.
البته خیلی از افراد درباره تاثیرات دوران کودکی خود بر نحوه تربیتی فرزندانشان کاملا ناآگاه اند، ولی با این حال نظراتی قوی در مورد روش های تربیتی دارند.
چیزی که این کتاب به ما نشان می دهد این است که ما مجبور به انتخاب نیستیم!
بلکه ما میتوانیم از آنچه بهترین متخصصان به ما توصیه می کنند استفاده کنیم و شگفت زده شویم که چقدر قبلا آگاه بودیم.
میتوانیم از چیزی که قبلاً می دانستیم استفاده کنیم تا دریابیم چه چیز دیگری میتواند برای ما سودمند باشد.
هر کسی فرزندانش را ستایش می کند و این قسمت آسان کار است. چیزی که بیشتر مردم آن را مشکل می یابند، دوست داشتن هر روزه بچه ها و پیدا کردن راهی لذت بخش برای زندگی کردن با آنهاست.
چیزی که این کتاب به ما نشان می دهد این است که چگونه با عمل می توانیم از هوش ظریف زندگی عاطفی مان دست بر نداریم بلکه نسبت به آن هوشیار باشیم
این کتاب نشان می دهد پدر یا مادر بودن به معنی درست عمل کردن نیست بلکه بیشتر آن است که از اشتباه نهراسیم
دکتر آدام فیلیپس (روان درمانگر ارشد اسبق کودکان در بیمارستان چرینگ کراس لندن) در توصیف این کتاب می نویسد یکی از ویژگی های این کتاب این است علی رغم در برداشتن اطلاعات پایه ای مفید هیچ گاه نگاه به این حقیقت را متوقف نمی کند که هر کودک مثل هر خانواده چیزی آزمودنی است
قسمتی از روح کتاب در برگیرنده نگاه به این مفهوم قابل ستایش است.
در این کتاب به طور دقیق پیشنهادهای مفیدی در مورد اینکه در چه هنگام چه کاری را انجام دهید وجود دارد. به عنوان مثال راه حل هایی به منظور رفع نافرمانی های کودکان و یا دروغگویی و بسیاری دیگر از مسائل دارد.
همچنین کمتر بر این مطلب تمرکز می شود که چگونه رفتار کودکان را کنترل کنیم
و بیشتر توجه بر این است که چگونه رفتار آنها را بفهمیم.
آندرئا کلیفورد پوستون نویسنده ی کتاب که هم معلم و هم درمانگر کودک و خانواده است، سعی در فراهم کردن فضایی است که در آن می توانیم در مورد رفتار کودکان با هم بیندیشیم.
کودکان روش های محدودی دارند که از طریق آنها می توانیم متوجه شویم که آنها مشکل دارند.
اگر آنها زبان ندارند و نمی توانند آن را قاعده بندی و ادا کنند، احتمال آن میرود که از رفتار به منزله راهی برای برقراری ارتباط با بزرگسالان استفاده کنند.
بنابراین وقتی والدین متوجه چرایی رفتارکودک شوند، میتوانند به طریقی که کودک احساس کند که شنیده و درک شده است، به او جواب دهند و رفتارش را مدیریت کنند و به این طریق کودک کمتر تحت فشار است که بخواهد رفتار نامناسب یا نامطلوب را تکرار کند.
در پایان این کتاب به افرادی پیشنهاد میشود که می خواهند کودکان خود را به درستی تربیت کنند.
کودکان همیشه بیشتر از آنی که بتوانند بر زبان آورند، می دانند و این آنها را از ما بزرگسالان جدا میکند. زیرا ما معمولا بسیار بیشتر از آنی که می دانیم، بر زبان می آوریم.